DELARA SH

هدیه تهرانی و " دل ارا شرکاء " دو شخصیت محبوب من . بیاد بازی های بیادماندنی بانو هدیه تهرانی . و اشعار فوق العاده زیبای بانو دل آرا شرکاء

DELARA SH

هدیه تهرانی و " دل ارا شرکاء " دو شخصیت محبوب من . بیاد بازی های بیادماندنی بانو هدیه تهرانی . و اشعار فوق العاده زیبای بانو دل آرا شرکاء

دل آرا شرکا _ سروده برای روزجهانی گل

به مناسبت روز جهانی گل 

شعر و سروده دل انگیز بانو دل آرا شرکاء رو تقدیم میکنم به شما و همه انسانهای دوست داشتنی ، که گل ها رو پرورش میدهند و باعث سرسبزی و زیبایی کره زمین می شوند


من شاخه گلی دارم 

آکنده از عطر گل یاس

می بویم شمیم آن عطر گل یاس

به ناگاه مرا برد 

به یاد آن عشق دیرینه

آن یار دُردانه

عشق او باز شکفته شد

در قلب پژمرده

در شگفتم از جادوی

آن گل زیبا

که زنده کرد آن عشق را 

در سینه دل آرا

پس هر که ، کِشت کرد گُلی زیبا

زنده کرد عشق را در دلها

ای که با عشق پروراندی

گُل های دل آرا 

تو را تحسین میکنم

که شدی شمع فروغ دلها


( دل آرا شرکاء )


دل آرا شرکا _ سروده زیبا و دلنشین به مناسبت روز جهانی اهدا خون

به مناسبت روز جهانی اهدا خون ،

شعر بسیار دلنشین بانو دل آرا شرکا رو تقدیم حضورتون میکنم برای تشکر از همه انسان های نیک و فرشته ای که با اهداء خون خود ، به نیازمندان زندگی دوباره میبخشند


آرام گشودم دو پلک لرزان ام را

می زد دوباره نبض ضربان زندگی

چرخید نگاه پراز شوق ام

و خیره ماند بر روی آن کیسه سرخ 

مینگرسیتم ، آن قطرات سرخ

می چکید قطره قطره ، آن الماس سرخ 

می تراوید جرعه جرعه

به درون پیکره نیمه جان ام

پوشانده بود اشک سپاس

روح و دل و جان ام را

از تو انسان نیک سرشت

که با اهداء خون خود

بخشودی به جان دل آرا

آغاز یک زندگی دوباره 

( دل آرا شرکاء )



دل آرا شرکاء و سروده ای زیبا به مناسبت روز جهانی منع کار کودکان


شعری بس زیبا بدر وصف حال کودکان کار از بانو دل آرا شرکا



در چشمان بی گناهت

 نگریستم 

و دریافتم 

آن رنج و ظلم و شفقت

 توی بی گناه

تو را نگریستم

 ای کودک کار

و دیدمت بی یاور

تو را دیدم در مشقت

شاید که فردا 

تو را دریابند 

ای کودک تنها

می دانم 

هنوز چشمان تو 

نگران است

به آن آسایش و آرزوها

شاید که رسیده باشد

آن طلوع دل آرای 

نجات تو کودک کار

شاید که من ، تو ، ما 

بگیریم دستان کودکان کار

شاید که او 

لبخند زند به دنیا

( دل آرا شرکا )


delara sh


 

می گذشتند خاطرات دل آرا

چون صفحه فیلمی

بر روی پرده سینما

تمام آن لحظات تلخ و شیرین

تنهایی و هیجان

یأس و شوق

سرد و گرم

سکوت و فریاد

پخش می شد

در آن لحظه سکوت

من آبی ام

من لبریزم

از شعر و سروده دل آرا

 ( دل آرا شرکاء )