DELARA SH

هدیه تهرانی و " دل ارا شرکاء " دو شخصیت محبوب من . بیاد بازی های بیادماندنی بانو هدیه تهرانی . و اشعار فوق العاده زیبای بانو دل آرا شرکاء

DELARA SH

هدیه تهرانی و " دل ارا شرکاء " دو شخصیت محبوب من . بیاد بازی های بیادماندنی بانو هدیه تهرانی . و اشعار فوق العاده زیبای بانو دل آرا شرکاء

دل آرا شرکا و شعر خواندنی به مناسبت روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی


شعر بسیار زیبا از بانو دل آرا شرکا رو به شما خوانندگان ارجمند و گرامی تقدیم میکنم .

 

اشک از دو گونه اش جاری بود

آخر او را دل هوایی بود

هوای آن یار سفر کرده

که هنوز یادش

در دل او بود زنده ،

وقتی شده بود ، با او نامزد

او جوانی بود خوش قامت

دلیر و پر همت

تا که کرد عزم رفتن به جبهه های نبرد

با دل و شجاعت

تا که دفاع کند از میهن

تا به ناموس ، نرسد دست نامحرم

و چه دیر می گذشت

آن روز ها و ماه ها

و بعد از آن همه ندیدن ها

آن بی خبری ها

برگشت آن یار دل آرا

از جنگ با صدامی ها

با شوق دوید به سوی همسر

همسری که شده بود نحیف و لاغر

از زخم هایی که خورده بود بر پیکر

صدای خوش همسر

دیگر نبود مثل گذشته

گرفته بود و خس خس میکرد سینه

گره می خورد آن نوایش

با سرفه های پی در پی بی امانش

از آن روز نفس همسر

بسته شده بود به آن

کپسول های اکسیژن

آخر هنگام مبارزه دلاور مردانه

شده بود شیمیای

در آن جنگ ناعادلانه

بدنش پر بود ز آثار تاول ها

که میگفت از آن

مسمومیت با گازهای شیمیایی

هرگز درمان نداشت آن درد شیمیایی

بود کمیاب و گران داروهای شیمیایی

از آن روز همسر بود بیمار

 و نداشت خواب راحت

تا که پرگشود

از آن بدن شیمیایی رنجور

با آن همه احوال

که رفته بود بر همسر

رزمنده او ،

بود خوشحال و خرسند

از آن دفاعی که کرده بود ، از وطن

بر لبش بود لبخند دل آرا

که می دید در امنیت ، هم وطنان را

( دل آرا شرکاء )


دل آرا شرکا و سروده بسیار زیبا به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر

به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر

این شعر و سروده زیبا از بانو دل آرا شرکا را به شما خواننده محترم تقدیم میکنم.

 

در روزی زیبا

که میخواندن گنجشک ها

در معبر پیاده ، دیدم

جوانکی بر زمین فتاده

با چهره ای لاغر و رنگ پریده

در لباسی ژنده و آلوده

او ، از حال کنون خود ، بی خبر بود

او گیج و منگ ، در دام اعتیاد فتاده بود

او تنها بود و گرفتار

هر چند بود گنهکار و سیه کردار

آخر کجایند آن پدر و مادر

که او را پروراندن

و او ، اکنون فتاده در دام اعتیاد

امروز که روز جهانی

مبارزه با مواد مخدر است

حال آن جوانک تاثر داشت

کاش هر پدر و مادری

اکنون آگاهی دهد به فرزند دلبند

از فریب و وسوسه هولناک دیو اعتیاد

شاید که نجات یابد

جگر گوشه او در فردا

( دل آرا شرکاء )


دل آرا شرکا و سروده دلنشین به مناسبت روز جهانی بیابان زدایی

 

به مناسبت روز جهانی بیابان زدایی 

شعر بسیار زیبا و دلنشین  بانو دل آرا شرکاء رو به مناسبت روزجهانی بیابان زدایی به شما و تمام انسان های خوبی که طبیعت را با دل و جان دوست دارند  و قصد ترمیم آسیب هایی که افراد به طبیعت زیبا زده اند  رو دارند تقدیم میکنم .


دوباره دلم عزم سفر کرد

به سوی آن شهر و کوهپایه

بر لبم لبخند نشسته بود

از تصور دیدن آن

کوه و جنگل و شهر دوباره

در دلم می خواندم نغمه های دل آرا

وَه که چه زیبا بود

آسمان آن شهر در بهار پارسال

تا که رسیدم به آن شهر و دیار

و دیدم بُرج هایی ، سر به فلک کشیده

بَر بٌلندای آن کوه از وسط نیمه شده

حمل میکرد جرثقیلی

تکه های مانده باقی

از آن کوه رویایی

و از سویی بار میزد کامیونی

تکّه های مانده باقی

از جنگل آن حوالی

دگر آبی نبود آسمان آن شهر

در کنار آن بیابان

آلوده بود ، هوای آن شهر

دلم غمگین شد ، از آن همه ظلمی

که رفته بود بر طبیعت

اشکم را فرو ریختم

و بر دلم نوید دادم

که شاید دوباره ، شُد بیابان زدایی

از آن شهر و منطقه

شاید که فردا ترمیم شٌد

 آن لطمه های رفته

هر چند که دگر نیست

 آن کوه برافراشته

 

( دل آرا شرکاء )        

27 /  3 / 1399   و    17 /  6 / 2020

               

          

دل آرا شرکا و شعر بسیار زیبا به مناسبت روز جهاد کشاورزی

 

     روز جهاد کشاورزی


سروده دلنواز بانو " دل آرا شرکاء" رو ، به شما خواننده محترم و تمام انسان های خوبی که جهاد کشاورزی را همراهی میکنند ، تقدیم میکنم .

 

من میکارم دانه گندمی

در دامان طبیعت

من کِشت میکنم

گندم زاری از طلا

درون دستان من است

آن جواهرسرسبز رویا

من در اندیشه ام دارم ،

آن آسایش فردایت

تو از من میخری

آن میوه گل معرفت

در جهاد کشاورزی من

می دانم

کسی گرسنه

سر بر بالین نمی گذارد

چرا که من کاشته ام

گندم زاری در دل طبیعت


( دل آرا شرکاء )   

27 /  3 / 1399

 


دل آرا شرکا _ سروده برای روزجهانی گل

به مناسبت روز جهانی گل 

شعر و سروده دل انگیز بانو دل آرا شرکاء رو تقدیم میکنم به شما و همه انسانهای دوست داشتنی ، که گل ها رو پرورش میدهند و باعث سرسبزی و زیبایی کره زمین می شوند


من شاخه گلی دارم 

آکنده از عطر گل یاس

می بویم شمیم آن عطر گل یاس

به ناگاه مرا برد 

به یاد آن عشق دیرینه

آن یار دُردانه

عشق او باز شکفته شد

در قلب پژمرده

در شگفتم از جادوی

آن گل زیبا

که زنده کرد آن عشق را 

در سینه دل آرا

پس هر که ، کِشت کرد گُلی زیبا

زنده کرد عشق را در دلها

ای که با عشق پروراندی

گُل های دل آرا 

تو را تحسین میکنم

که شدی شمع فروغ دلها


( دل آرا شرکاء )